برادر جان سلام. در آغاز کلام، عرض تبریک بابت توفیق شما در انتخابات و بهترین آرزوها برای شما نماینده ی منتخب مردمم!
مطلع کلام را به تحلیل این مطلب که چرا مردم یک سرهنگ کمتر شناخته شده را به یک سردار که حداقل چهره ای استانیست، ترجیح دادند، قرار نمی دهم و از آن فعلا می گذرم و بر پایه ی احساس تکلیف و به عنوان یک معلم و شهروند، هشداری مشفقانه و دلسوزانه به شما می دهم.
در جمع شب ظفرتان، عبارت ((خدا را شاکریم که توفیق نوکری ما را به شما داد! )) را از زبانتان شنیدم و در پگاه پیروزی ترکیب واژگان (( رای به کی اک و کی اک دادن! )) یعنی شما هیجان زده و ناخواسته، بیان کردید خداوند به مردم توفیق نوکری شما را عطا کرده! و ساعاتی بعد از اصطلاح کوچه بازاری ((کی اک و کی اک)) استفاده کردید!
جناب عبدالهی عزیز
باور بفرمایید در فضای ایجاد شده، حضرتعالی نماینده ی خاستگاه تمدن ایرانی و یکی از وسیع ترین و پر پتانسیل ترین حوزه ها ی انتخابیه ی کشور شده اید.
این روزها وضعیت واتساپ و صفحات اینستاگرامی دوستان و خویشاوندان و هم محلی هایم، پر از تصاویرشان در کنار شماست که فاتحانه سعی دارند نشان دهند حامی و علاقمند شما بوده اند و هم شادی خود را با دیگران به اشتراک می گذارند.
اما برادر جان این روزها و این ماه عسل، به سرعت برق و باد می گذرد.
فراموش نفرمایید شما در جایگاهی قرار گرفته اید که چهره های شاخص، سیاستمداران باهوش، خطیبان توانمند و نماینده های مردمی ای مانند مهندس کبیری، حاج جلیل رشیدی، حاج حسن شبانپور، مهندس قبادی، مهندس برومندی و جلال رشیدی، قبلا انجا بوده اند. اینکه مردمی باشید، یک مزیت مهم است اما استفاده ی نابجای از واژگان و هم به کار بردن تعابیر نه چندان فاخر و گافهای احتمالی کلامی و رفتاری، آن هم برای کسی که قرار است نماینده ی مردم برازنده ی مرودشت ، ارسنجان و پاسارگاد در مجلس باشد، به هیچ وجه خوشایند نیست.
تردیدی ندارم که مراد و مقصود شما این بوده که خدا توفیق نوکری مردم را به شما داده است اما برادر جان شما قرار است در مجلسی که به تعبیر رهبر انقلاب عصاره ی فضائل ملت است، صدای غرا و چشم بینا و ناظر و نگهبان منافع و وکیل قانون گذار و مدافع حقوق مردم منطقه باشید و با صلابت تمام از حجم دردهایشان بکاهید و این کار به هیچ وجه ساده نیست و تدبیر و تامل و تسلط زیادی می خواهد.
می دانم که مشاوران امین و فهمیمی کنارتان هستند، لطفا برای اینکه آسیب نبینید و آسیب نرسانید پیش از هر گونه سخن گفتن، کاملا با آنها مشورت کنید که روزهای سختی را در تهران و منطقه پیش روی خواهید داشت.
جناب سرهنگ عزیز!
انسان، اسفندیار رویین تن هم که باشد، چشمان آسیب پذیری دارد، بنده مهم ترین نقطه ی آسیب شما را در گام اول، ایجاد فاصله با بدنه ی خردمند منطقه و پس از آن کنترل کمتر بر کلامتان می دانم. باز هم دعوت می کنم به شدت مراقب اشتباه تاکتیکی فاصله گرفتن از مشاوران هوشمندی که تا اینجای کار مسیر بدی را پیش پای شما نگذاشته اند، باشید.
نگران اطاله ی کلامم و مابقی عرایض را احتمالا یاداشتهای بعدی تقدیم خواهم کرد.
بیست و سوم اردیبهشت 1403 خورشیدی