تخت جمشید را در جهان بهعنوان نماد تمدن پارسی ایران زمین میشناسند. محوطه تخت جمشید که از جاهای دیدنی استان فارس است و در نزدیکی مرودشت قرار دارد، شکوه معماری کاخ پادشاهان در عصر ایران باستان را نشان میدهد. پادشاهان هخامنشی در اوج قدرت، کاخهای سنگی خود را در دل کوه و در نزدیکی شهر شیراز بر پا کردند تا برای آیندگان تصویری روشن از گستره فرمانروایی خود به یادگار بگذارند.
تخت جمشید را در جهان با نام «پرسپولیس» میشناسند که این نام به زبان یونانی است. ستونها، سر ستونها، کتیبهها، نقش برجستهها، کاخها و دروازههای باقی مانده در محوطه تخت جمشید، از مشهورترین آثار تمدن در جهان به شمار میآیند. محوطه تخت جمشید که نام دیگر آن «سرزمین پارسه» نیز هست، گردشگران زیادی را از سراسر جهان، در طول سال به شیراز میکشاند.
ساخت بنای تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش و در دامنه کوههای رحمت، توسط داریوش هخامنشی آغاز شد. در ساخت بنای تخت جمشید معماران و هنرمندان بیشماری شرکت کردند و این بناهای عظیم توسط کارگران زن و مرد ساخته شدهاند؛ اما آنچه در تاریخ بر ارزش تخت جمشید میافزاید شیوه رفتار پادشاهان هخامنشی با کارگران است، که در ایران باستان در قبال زحمت کارگران به آنها حقوق و مزایای مناسب پرداخت میکردند. بنا بر اطلاعات موجود در کتیبهها، ساخت بنای تخت جمشید در حدود ۱۲۰ سال به طول انجامیده است. فرهنگ برجسته حاکمان ایران باستان در زمان هخامنشیان، سبب شهرت دو چندن تمدن ایران باستان در جهان شده است.
آشنایی با تاریخ هخامنشی
پیش از آنکه به تاریخچه تخت جمشید بپردازیم، برای درک بهتر این اثر باید آشنایی مختصری با تاریخ هخامنشی داشته باشیم تا بتوانیم بهتر موضوع را دریابیم.
در ناحیه جنوبی ایران، استانی به نام فارس قرار دارد که در گذشته بخشی از ایالت پارس یا فارس بود. فارس قدیم یا ایالت فارس استانهای فارس کنونی، بوشهر، استان هرمزگان، استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان را در بر میگرفت. در چند هزار سال پیش اقوام بومی سرزمینمان به ویژه ایلامیان در این ایالت سکونت داشتند و آثار باقیمانده از آنها نشان میدهد که فارس در آن دوران بسیار آباد بوده است.
سه هزار سال پیش از این اقوام، گروهی از مردم هند و اروپایی که ما آنها را با عنوان آریاییها میشناسیم، از جنوب روسیه امروزی قدم به این خاک نهادند. آنها پس از زدوخوردهای بسیار با ساکنان این سرزمین در جایجای آن سکونت یافته و خانههای خویش را برپا کردند. بیشتر این افراد چوپان، گلهدار و کوچنشین بودند و به شیوه قبیلهای زندگی میکردند.
در حدود 1100 قبل از میلاد، زرتشت به پا خاست و دین مزدیسنا را به مردم ارائه داد؛ دینی که مبتنی بر توحید و باور به خدای یگانهای به نام اهورمزدا بود. این دین نیروهای طبیعی همانند آب، باد، آتش، خاک و خورشید را برگرفته از صفات خداوند میدانست و سرچشمه بدیها را در وجود خبیثی به نام اهریمن میپنداشت. در آن زمان آریاییها قبیلههای بزرگی را شامل میشدند که از میان آنها میتوان به پارسیان، مادها، سُکاها، بلخیان، خوارزمیان، سغدیان، هراتیان و پارتیان اشاره کرد. همه این قبایل به یک زبان فراگیر اما با لهجههای متفاوت سخن میگفتند و نام سرزمینشان را «ایریوشَیُ نِم» یا «ایریانو خشَثرُ» یعنی پادشاهی ایرانیان گذاشته بودند. البته این نام بعدها به اِئران شَتر و ایران شهر تغییر یافت که ایران کوتاه شده همین نام است.
در اواخر سده هشتم قبل از میلاد، مادها در ایران غربی گردهم آمدند و با آشوریان غارتگر به جدال پرداختند. این جنگ صد سال به طول انجامید تا سرانجام آشوریان شکست خوردند و مادها دولت بزرگی را برپا کردند که 120 سال سرپا ماند.
کوروش، پسر کمبوجیه، پادشاه پارسیان، توانست مادها را مغلوب کند و بزرگترین دولت جهانی آن زمان را به وجود آورد. پارسیان در چند نقطه از جمله در اَنشان (45 کیلومتری شمال شیراز) و پاسارگاد (135 کیلومتری شمال شرقی شیراز) و پیرامون آنها سکنی داشتند. پایتخت آنها پاسارگاد بود ولی بعدها به همدان تغییر یافت. کوروش پس از نزدیک به 30 سال فرمانروایی در جنگ با کوچنشینان ماساگتی، از اقوام سکایی، به قتل رسید و پسرش کمبوجیه بر تخت او تکیه زد.
کمبوجیه به مصر لشکرکشی کرد و این سرزمین را به قلمرو خود افزود. او با طغیان مُغ ها روبرو شد و در حین جنگوجدال در گذشت. مغها یا مغان طایفهای از مادها بودند که به اجرای امورات مذهبی اشتغال داشتند. داریوش که از نزدیکان کوروش به شمار میآمد تاجوتخت هخامنشی را از چنگ مغها بیرون آورد و از 522 تا 486 قبل از میلاد به مدت 36 سال بر ایران حکومت کرد. خشایارشا یا خشیارشا که نوه دختری کوروش بود 20 سال بر ایران حکم راند و پس از او به ترتیب، اردشیر اول به مدت 43 سال، داریوش دوم به مدت 20 سال، اردشیر دوم 44 سال، اردشیر سوم 21 سال و داریوش سوم 6 سال بر تخت شاهی تکیه زدند.
قلمرو هخامنشیان بسیار گسترده بود و از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بن غازی در لیبی امروزی و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی را شامل میشد. در این قلمرو اقوام بسیاری حضور داشتند و بر اساس آدابورسوم خود زندگی میکردند. مشخصه ویژه این دولت در این موارد خلاصه میشد: احترام به آزادی فردی و قومی، بزرگداشت نظم و قانون، تشویق هنرها و فرهنگ بومی و ترویج بازرگانی و هنر.
در میان نویسندهها و محققان، رومن گیرشمن (Roman Ghirshman، باستانشناس فرانسوی، توصیف دقیقتری را از ایجاد دولت هخامنشی ارائه داده است که در اینجا به آن اشاره میکنیم:
تاریخ شاهنشاهی، که هخامنشیان بر اثر دلاوری خود به وجود آوردند، ثلث دوم هزاره اول (ق.م) را در بر میگیرد. ملل و تمدنهای دیگر به حیات خود ادامه میدادند؛ اما در مجموعه جهان نقش اساسی را شاهنشاهی مذکور ایفا میکرد و برای مورخ که موظف است حوادث را در راستای تاریخ مورد مطالعه قرار دهد، تصور ایجاد چنین دولتی در ایران آن زمان، مدیون هخامنشیان است و آنان بودند که این تصور را به حقیقت نزدیک ساختند. دوام و استقلال این دولت، میراثی بود که ایشان برای فرزندان خود به جا گذاشتند. روش اداری هخامنشیان در داخل کشور بههیچوجه شباهتی با روش رومیان ندارد؛ چه در امپراطوری آنان، ملل مغلوب مجبور بودند خود را به پایه فرهنگی سایرین برسانند و در اقتصاد مشترک و سهیم باشند. این امر غالبا مستلزم آن بود تا مردمی که اصل و منشا آنان مانند سنن و استعدادهای ایشان مختلف بود، بتوانند خود را به درجات عالیتر برسانند؛ اما این مناسبات در زمان کوروش و داریوش با آنچه گفته شد، اختلاف دارد. صرفنظر از بعضی نواحی دوردست که سطح فرهنگ مردم در آن پایین بود، پادشاهان هخامنشی در شاهنشاهی خود که وسیعترین شاهنشاهی در تاریخ دنیاست، ترکیبی از تمدنهای گوناگون به وجود آوردند، زیرا کشور آنان شامل بینالنهرین، سوریه، مصر، آسیای صغیر، شهرها و جزایر یونانی و قسمتی از هند بود. اگر هخامنشیان این ممالک را با سطح تمدن مخصوص خود تطبیق میدادند، سیری قهقرایی به شمار میرفت. آنان به منزله تازهواردان در اجتماع ملل، از پیشرفت تمدنهای قدیم آگاه بودند. بنابر استقلالِ داخلی وسیعی که در زمان کوروش ایجاد شد و بنابر سیاست زیرکانه داریوش، فرهنگهای قدیم محفوظ ماندند و شاید هم در توسعه و ثبات مملکت موثر شدند.
در نهایت اسکندر مقدونی یا اسکندر کبیر به سرزمین مان حمله ور شد و به تاراج این خاک پرداخت و به این ترتیب دفتر حکومت هخامنشی برای همیشه بسته شد.
تاریخچه تخت جمشید
زمان آغاز ساخت بناهای تخت جمشید به سال ۵۱۸ پیش از میلاد یعنی در حدود بیش از ۲۵۰۰ سال پیش باز میگردد. داریوش اول که سومین پادشاه هخامنشیان بود، دستور به ساخت کاخی عظیم در کوههای اطراف مرودشت داد؛ اما مراحل ساخت عمارتها و مجسمههای تخت جمشید زمان زیادی به طول انجامید و در دوره پادشاهان بعدی نیز ادامه داشت.
هرکدام از کاخهای موجود در محوطه تخت جمشید در زمان یکی از پادشاهان هخامنشی ساخته شده است. شکوه و زیبایی بناهای تخت جمشید امروزه نیز باعث شگفتی طراحان و مهندسان میشود؛ تا جایی که ساخت چنین مجموعهای عظیم را در زمان حال حاضر و با وجود امکانات گسترده ساده نمی دانند. با توجه به کتیبههای باقی مانده از هخامنشیان در مکانهای مختلف، هدف داریوش از ساخت این بنا را میتوان به جا گذاشتن نمادی از ایران باستان مترقی دانست.
برای برپا کردن کاخها و عمارتها، تا چندین سال کارگران مشغول به کندن کوهها و هموار سازی سطوح کوهپایهای بودند. اصلیترین ماده در ساخت بنای کاخها سنگ بود که از انواع آنها با مقاومتهای مختلف استفاده میشد. تراشیدن سنگها و صیقلی کردن آنها در قطعات بزرگ و حمل آنها به ارتفاع از جالب توجهترین بخشهای ساخت کاخها است که توجه مهندسان، معماران و طراحان امروزی را جلب میکند.
ساخت کاخها و ساختمانهای مجموعه تخت جمشید از زمان حکومت داریوش اول آغاز شد و تا پایان دوران حکومت هخامنشیان ادامه داشت
ساخت و تکمیل کاخهای تخت جمشید تا اواخر حکومت هخامنشیان همچنان ادامه داشته است؛ اما بخشهای زیادی از این بناها در زمان داریوش اول، خشایارشاه و اردشیر اول ساخته و تزئین شدند. کاخهای مجلل تخت جمشید تا سالیان دراز محل سکونت پادشاهان هخامنشی بود و تا امروز نیز از برجستهترین و ماندگارترین اسناد تاریخی ایران باستان به شمار میروند.
انتخاب کوههای اطراف مرودشت نیز توسط داریوش اول، با توجه به موقعیت مکانی کوه نسبت به طلوع و غروب خورشید، جلگههای سرسبز در محیط اطراف آن و قرار گرفتن این منطقه در مسیر راه شاهی، بسیار هوشمندانه بوده است.
منبع عکس: خبرگزاری مهر
در سالهای اخیر بهدلیل آسیبهای زیادی که به بناهای تخت جمشید وارد شده بود، بارها این محوطه را مرمت کردهاند. در سال ۱۳۰۹ بازسازی تخت جمشید زیر نظر گروه باستان شناسی آمریکایی قرار داشت که طی عملیات خاکبرداری، کتیبه خشایارشاه کشف شد و به این ترتیب توانستند کاخ ملکه خشایارشاه را شناسایی کنند. چند سال بعد و توسط گروهی آلمانی در سال ۱۳۱۴ کار بازسازی بخشی از کتیبهها و استحکام بنای کاخها و ستونهای کاخ آپادانا انجام شد.
روند بازسازی تا سال ۱۳۱۹ ادامه پیدا کرد که منجر به کشف آثار و کتیبههای بسیاری از این منطقه شد. بخش زیادی از این آثار در موزه تخت جمشید قرار دارند و از تعدادی از آثار کشف شده در موزه ملی ایران نگهداری میشود؛ اما متاسفانه آثار زیادی نیز از کشور خارج شدهاند و در موزهها و کتابخانههای اروپا و آمریکا قرار گرفتهاند. در سالهای اخیر تدبیرهایی برای حفاظت بیشتر از محوطه تخت جمشید و آثار باستانی موجود در آن اندیشیدهاند و بازسازی بخشهای مختلف آن همچنان ادامه دارد.
تخت جمشید قبل از ویرانی
تصویر بازسازی شده از ورودی کاخ های تخت جمشید پیش از ویرانی، منبع عکس: سایت آپارات
دوران شکوه تخت جمشید تا حمله اسکندر مقدونی به ایران ادامه داشت. در سال ۳۳۴ پیش از میلاد اسکندر مقدونی بههمراه سپاهیان خود به ایران حمله کرد و پس از رسیدن به مقر پادشاهی هخامنشیان، خانهها را غارت کرد و میراث تخت جمشید را به آتش کشید. نفرت و کینه اسکندر از پادشاهان قدرتمند هخامنشی باعث شد تا اسکندر کاخ خشایارشاه را به اتش بکشد؛ اما آتش به سایر نقاط سرایت کرد و سبب نابودی قسمتهای گستردهای از تخت جمشید شد.
پیش از ویرانی تخت جمشید، کاخها و عمارتهای هخامنشیان بهدلیل قرار داشتن در یکی از بهترین نقاط ایران در پای کوه رحمت یا مهر که میترا نیز خوانده میشد، بسیار خوش منظره بود و چشمانداز زیبایی به درهها و جلگههای اطراف داشت. داخل تخت جمشید محوطهای شبیه به شهرک بود و حد فاصل بین کاخها را خیابان کشی کرده بودند. طراحی داخلی تخت جمشید با توجه به معیارهای مهندسی و معماری امروز بسیار پیشرفته بوده است و در تقسیمبندی محلههای داخلی نظم و طراحی مدرن به چشم میخورد. کاخهای تخت جمشید کاربریهای متفاوتی داشتند و از هرکدام از آنها در مراسم و جشنهای مختلفی استفاده میشد.
تصویر بازسازی شده از محوطه هخامنشی پیش از ویرانی، منبع عکس: سایت آپارات
سیستم لوله کشی آب و فاضلاب در تخت جمشید از جالب توجهترین نکات معماری به شمار میرود. بین خیابانها آبراههها به شکلی حفاری شده بودند که آب باران و آبهای جاری در آنها روان و از داخل کانالها در مسیر مشخص هدایت میشدند. بهطور کلی، معماری بنای کاخها، تزیینات داخلی، محوطه سازی تخت جمشید، سبک شهرسازی، تفکیک مناطق مسکونی از سکونتگاه شاهی و طراحی تخت جمشید، با توجه به معیارهای امروزی و پس از گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال، سندی پر افتخار از ایران باستان است.
قدمت تخت جمشید
منبع عکس: خبرگزاری تسنیم
قدمت بناهای تخت جمشید از ۲۵۰۰ سال فراتر میرود. در نقاطی از ایران آثار تاریخی به جا مانده از ایلامیان و حکومتهای اولیه در ایران باستان کشف شده است؛ اما تخت جمشید را با توجه به عظمت و شکوه بالایی که دارد، میتوان برجستهترین اثر تاریخی از دوران باستان در ایران دانست.
شهرت تخت جمشید جهانی است و در بسیاری از موزههای معروف جهان از نمونه آثار کشف شده در تخت جمشید نگهداری میشود. گرچه تخت جمشید در کشور ایران قرار دارد، بهلحاظ ظرفیتهای برجسته تاریخی و دارا بودن نشانههایی از قدیمیترین تمدنهای تاریخی، گنجینهای عظیم برای تمام مردم دنیا به شمار میرود. ازاینرو، نام تخت جمشید بهعنوان دومین اثر تاریخی و فرهنگی در ایران، در سال ۱۹۷۹ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
تخت جمشید قبل از ویرانی
تخت جمشید قبل از ویرانی میزبان کاخها و عمارتهای کوچک و بزرگی بود که هرکدام برای انجام کاری خاص طراحی شده بودند. در منابع تاریخی حتی آمده که طی آن دوران، برای هر فصلی اقاتگاهی مخصوص وجود داشته و تخت جمشید، اقامتگاه بهاری پادشاهان هخامنشی بوده است.
در دوران حکومت هخامنشیان، پادشاهان بسیاری بر تخت فرمانروایی تخت جمشید تکیه زدند. دوره فرمانروایی داریوش کبیر، ۳۶ سال طول کشید. پس از آن نیز افراد دیگری از جمله خشایارشا، اردشیر یکم، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم و داریوش سوم فرمانروای پارسه بودند.
طی سالهای ۴۹۹ تا ۴۴۹ پیش از میلاد مسیح، جنگ سختی میان ایرانیها و یونانیها شکل گرفت. سرانجام، در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی با لشکرکشی به مرودشت و به آتش کشیدن تخت جمشید، به حکومت پرآوازه هخامنشیان پایان داد.
روایتهای متعددی در مورد علت حمله اسکندر به مرودشت وجود دارد. برخی میگویند او این کار را به خاطر شکستن غرور ایرانیها انجام داد زیرا فرمان حمله به کشور یونان از پرسپولیس یا همان پارسه صادر شده بود. بعدها روایت دیگری نقل شد که در آن، به آتش کشیده شدن تخت جمشید به معشوقه او نسبت داده میشد.
طبیعتا هیچ عکس یا تصویر واضحی از هزار سال گذشته این عمارت در دست نیست، اما یکی از قدیمیترین و دقیقترین منابعی که میتوان به آن استناد کرد، نقاشی یکی از طراحان هلندی به نام «کورنلیس دو بروین» است که گفته میشود از نوامبر ۱۷۰۴ تا ژانویه ۱۷۰۵ میلادی از تخت جمشید کشیده است:
تخت جمشید کجاست؟
بسترهای طبیعی مختلف ایران یعنی شکل طبیعی درهها، کوهها، جلگهها و غیره نقش مهمی در شکلگیری ساختار معماریهای کهن همچون کاخها، قلعه ها و سایر بناها داشته است. تخت جمشید نیز از این قاعده مستثنا نیست و ترکیب خاصی از ویژگی بستر طبیعی منطقه، منظر کوهستانی-دشتی پیرامون و هنر معماری باستان ایران را میتوان در آن به تماشا نشست.
تخت جمشید در منطقهای خوش آب و هوا در نزدیکی مرودشت در استان فارس قرار دارد. با وجود گرمسیر بودن بخشهای زیادی از استان فارس، این منطقه در نزدیکی مرودشت بهدلیل گرفتن در محیط کوهستانی آب و هوایی خنک و معتدل دارد. تخت جمشید در منطقهای کوهستانی میان روستاهای فیروزی، کناره و اصطخر قرار گرفته است.
تخت جمشید در ۱۰ کیلومتری شمال شهر مرودشت و در ۵۷ کیلومتری شیراز قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۷۷۰ متر است. این سازه باشکوه در جلگه مرودشت قرار دارد که نام اصلی آن مرغ دشت به معنای دشت خرم است. طول این جلگه از غرب به شرق حدود 60 کیلومتر است و عرض آن تا 70 کیلومتری شیراز ادامه دارد. رود کوروش (کُر) از شمالغربی تا جنوبشرقی این جلگه امتداد دارد. از شمالغربی جلگه، رود کوچکتری وارد میشود که پس از طی مسافتی به کُر میپیوندد. این رود در گذشته رود مادی نام داشت و امروزه آن را پلوار (پرآب) میخوانند. این دو رود پس از پیوستن به هم در نهایت به دریاچه بختگان میریزند.
در حاشیه شمال شرقی مرودشت کوهی به نام کوه رحمت وجود دارد که در گذشته با نام کوه مهر یا کوه میترا خوانده میشده است. نام کوه نشان از تقدس آن در نزد ایرانیان باستان دارد و در الواح ایلامی تخت جمشید نشانههایی از این تقدس و حتی نذر کردن برای کوه دیده میشود. تخت جمشید دقیقا بر روی صخرهای در دامنه یکی از کوهپایههای کوه رحمت ساخته شده است؛ کوهی که تا دو سده پیش کوه شاهی نیز خوانده میشد. جلگه مرودشت از روزگاران کهن میزبان تمدن و فرهنگهای بومی و ایلامی بود و شهر معروف آنشان نیز در آن قرار داشت؛ شهری که کوروش و نیاکانش خود را پادشاه آن میدانستند.
طرف شرقی مجموعه کاخهای پارسه، بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر آن درون جلگه مرودشت ایجاد شدهاند. تخت جمشید نیز بر روی صفه یا سکویی سنگی واقع شده است که ارتفاع آن از سطح جلگه مرودشت بین ۸ تا ۱۸ متر است.
منطقه باستانی تخت جمشید در شمال شرقی شهر شیراز و مرو دشت قرار دارد. فاصله شیراز تا تخت جمشید ۷۰ کیلومتر است و مرودشت نیز در ۱۰ کیلومتری جنوب غربی تخت جمشید قرار دارد. برای رفتن به تخت جمشید میتوانید با توجه به محل سکونت خود بهترین مسیر را برای ورود به استان فارس انتخاب کنید. اگر از جهت شمال به استان فارس وارد میشوید، نیازی نیست تا شهر شیراز بروید. از شهر آباده در شمال استان فارس در مسیر بزرگراه آباده-صفاشهر تا صفاشهر بروید و با ادامه مسیر و گذشتن از سعادت شهر به اتوبان مرودشت برسید. پس از گذشتن از روستاهای هشتیجان و اصطخر، به خروجی تخت جمشید میرسید. به زیرگذر که وارد شوید، پس از حدود پنج کیلومتر به ورودیهای مجموعه باستانی تخت جمشید خواهید رسید.
اگر از سمت شیراز بهسمت تخت جمشید میروید، از خروجی شمال شهر شیراز بهسمت مرودشت بروید و پس از عبور از این شهر و وارد شدن به بزرگراه مرودشت-سعادت شهر، تا خروجی تخت جمشید بروید. این بار از خروجی سمت راست به محوطه باستانی تخت جمشید خواهید رسید. بهتر است برای بازدید از مجموعه تخت جمشید، روزهای شلوغ و تعطیل را انتخاب نکنید تا در ترافیک نمانید.
- آدرس مجموعه تخت جمشید: استان فارس، مرودشت، ۱۰ کیلومتری شمال شرق مرودشت، مجموعه تاریخی باستانی تخت جمشید (مشاهده روی نقشه)
بهترین زمان سفر به تخت جمشید
بازدید از تخت جمشید در فصلهای گرم سال بهدلیل باز بودن محوطه تخت جمشید و تابش مستقیم آفتاب میتواند آزار دهنده باشد. بهترین زمان سفر به تخت جمشید در نیمه دوم سال است و تا اواخر فروردین ماه نیز میتوان از تخت جمشید دیدن کرد. برای بازدید از محوطه تاریخی تخت جمشید بهتر است ساعات ابتدایی روز را انتخاب کنید یا بعد از ظهر و پس از خنکتر شدن هوا از تخت جمشید بازدید کنید.
در فصلهای سرد سال، پس از غروب خورشید محوطه تخت جمشید و اطراف آن بسیار سرد هستند؛ پس لباس مناسب بههمراه داشته باشید. روزهای ابری نیز برای بازدید از تخت جمشید بسیار مناسب هستند؛ زیرا تابش مستقیم نور خورشید وجود ندارد. برای سهولت بیشتر بهتر است کلاه و عینک آفتابی همراه داشته باشید.
بخش های مختلف تخت جمشید
حالا که با تاریخچه تخت جمشید آشنا شدید، میخواهیم شما را با بخشهای مختلف این مجموعه تاریخی و شگفتیهای آن آشنا کنیم.
مساحت کلی تخت جمشید چقدر است؟
بهجرئت میتوان از تخت جمشید بهعنوان یکی از بزرگترین عمارتهای تاریخی دنیا یاد کرد. محیطی عظیم که زمینهایش مسطح شده سنگها روی زمین قرار گرفته و ساختمانهای مختلفی روی آن ساختند. آنچه قابل مشاهده است مساحت تمام ساختمانها و محیط تخت جمشید را چیزی حدود ۴ هکتار نشان میدهد، یعنی حدود ۱۲۵۰۰۰ متر مربع.
پلکان ورودی و دروازه ملل
در بخش شمال غربی تخت جمشید، دو ردیف ۱۱۱ پلهای با پهنای زیاد و ارتفاع کم (۱۰ سانتیمتر) در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند که بیشک در همان لحظه اول، شما را مبهوت خود خواهند کرد. در مورد ارتفاع کم پلهها، حدسوگمانهای مختلفی وجود دارد که البته نمیتوان هیچکدام را به صورت صد درصد تایید کرد. برخی معتقدند پلهها برای راحتی حرکت اسبها اینگونه ساخته شدهاند، در حالی که برخی مورخان معتقدند ارتفاع کم پلهها به خاطر حفظ ابهت مهمانهایی بوده است که تصاویرشان را با لباسهای فاخر و ارزشمند میتوان بر روی دیوارههای تخت جمشید مشاهده کرد.
پس از طی کردن ۱۱۱ پله و تماشای نقوش مختلف به «دروازه ملل» که با نامهای دیگری مثل «دروازه بزرگ» و «دروازه خشایارشا» نیز شناخته میشود، میرسیم. دروازه ملل ۱۰ متر ارتفاع دارد و اگرچه حالا بخش اعظم آن تخریب شده، ولی به نظر میرسد یک ورودی و دو خروجی داشته است. چیزی که در اینجا بیش از هر چیزی خودنمایی میکند، طرح مردان بالدار و گاوهایی با سر انسان بر روی دروازهها است. توصیفات بسیاری در مورد این طرحها وجود دارد که بعضا بسیار عجیب هستند. پس از عبور از دروازه ملل نیز باید وارد کاخ بزرگ آپادانا شویم.
کاخ آپادانا (تالار بزرگ بارعام)
آپادانا از قدیمیترین کاخ های تخت جمشید و بزرگترین سازه این بنای تاریخی است که ساخت آن به دستور داریوش بزرگ برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای دیگر کلید خورد و در دوران پادشاهی خشایارشا به پایان رسید. مساحت کاخ آپادانا به ۱۲ هزار متر مربع میرسد و مطابق با شواهد موجود، ۷۲ ستون سنگی در گوشهوکنار این کاخ وجود داشته است. امروزه فقط ۱۴ ستون از مجموع ۷۲ ستون پابرجاست و ظاهرا بسیاری از بخشها در اثر یک آتشسوزی مهیب نابوده شدهاند.
اگرچه مردم، این کاخ را بیشتر با نام «آپادانا» میشناسند، اما در هیچکدام از کتبیههای کشفشده در تالار چنین نامی ذکر نشده است؛ به همین جهت، شاید بهتر باشد این مجموعه عظیم را با نام «تالار بزرگ بارعام» معرفی کنیم.
کاخ صد ستون
اما یکی دیگر از باشکوهترین و عظیمترین سازههای تخت جمشید که بیشک تماشای آن شما را حیرتزده خواهد کرد، کاخ صد ستون با تقریبا ۴ هزار و ۳۰۰ متر مربع مساحت است. در تالار مرکزی این کاخ، از ۱۰۰ ستون ۱۴ متری برای نگه داشتن سقف استفاده شده بوده و به همین جهت از آن به عنوان «بزرگترین تالار سرپوشیده جهان» یاد میشود.
از نظر وسعت، کاخ صد ستون دومین کاخ در تخت جمشید محسوب میشود و طبق تحقیقات پرفسور هرتسفلد، ساخت آن در زمان خشایارشا آغاز و در زمان اردشیر یکم به پایان رسیده است.
کاخ تچر
«تچر» یا «تچرا» نام کاخ اختصاصی داریوش بزرگ است که در جنوب غربی آپادانا قرار گرفته و طول آن به ۴۰ متر و عرض آن به ۳۰ متر میرسد. محققان بر روی یکی از کتبیهها نوشتهای با این مضمون را پیدا کردهاند: «من، داریوش، این تچر را ساختم.»
از کاخ تچر با عنوان موزه خط هم یاد میشود زیرا در این کاخ، کتبیههای بسیاری از زمان هخامنشیان تا قاجار را میتوان پیدا کرد که هرکدام گویای داستانی مجزا و هیجانانگیز هستند. کاخ روی صفهای با ارتفاع ۲.۴ متر ساخته شده و در مرکز آن، اتاقی با اضلاع ۱۵ متری برای پادشاه بنا شده است. در اینجا باز هم نگارهها و نقاشیهای روی دیوار با ما حرف میزنند؛ از نقشهای برجسته روی دیوار که پادشاه و دو ملازمش را به تصویر میکشند تا نقشهای برجسته روی راهپله از خدمتکاران و سنگهایی که مانند آینه صاف هستند، همگی شما را در بدو ورود به کاخ تچر مبهوت خواهند کرد. به خاطر صیقلی و صاف بودن سنگهای این کاخ، برخی از آن با نام «کاخ آینه» نیز یاد میکنند.
اگرچه تچر به معنی «خانه زمستانی» است، اما مدارکی مبنی بر اینکه داریوش، زمستان را در این کاخ میگذرانده در دست نیست. گفتنیست بعد ساخت کاخ اصلی توسط داریوش، ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توس اردشیرشاه دوم ساخته شده است.
کاخ ه (کاخ اچ)
در غرب کاخ هدیش و جنوب غربی تختگاه، کاخی به نام «ه» یا «اچ» را میتوان پیدا کرد که البته حالا بسیای از بخشهای آن ویران شده است. تحقیقات انجامشده نشان میدهد که خشایارشا دستور ساخت این کاخ را صادر کرده و پس از آن، اردشیر یکم آن را به اتمام رسانده است. روی پلکان این کاخ، دو گروه ۱۶ نفره نیزهدار پارسی و همچنین کتبیهای باستانی را میتوان مشاهده کرد که متاسفانه تا حد زیادی ویران شده است.
کاخ هدیش
در جنوبیترین و البته مرتفعترین قسمت از صفه تخت جمشید، کاخی به نام «هدیش» را میتوان پیدا کرد که مخصوص خشایارشا بوده است. هدیش کاخی مستطیلیشکل با مساحت تقریبا ۲۲۰۰ متری است که در تالار اصلی آن ۳۶ ستون وجود داشته است. به علاوه، در این کاخ دو مجموعه پلکان وجود دارد که به کاخ ملکه وصل میشوند.
هدیش به معنای جای بلند است و از آنجایی که همسر دوم خشایارشا نیز به همین نام بوده، این کاخ هدیش نام گرفته است. هرچند، برخی کارشناسان معتقدند که این کاخ در زمان داریوش ساخته شده است، اما کتبیهها و سنگنبشتههای یافتشده در این کاخ از ساخت آن توسط خشایارشا خبر دارند. کاخ هدیش از نقاطی است که بیشترین صدمه را در آتشسوزی دیده و رنگ زرد سنگها، به نوعی نشاندهنده تمام شدن آب داخل آنها در اثر حرارت بسیار بالا هستند. برخی معتقدند نقطه شروع آتشسوزی، همین کاخ بوده است.
کاخ ملکه
در نزدیکی کاخ هدیش، کاخی به نام «ملکه» وجود دارد که به دست خشایارشا ساخته شده و نسبت به سایر بناهای تخت جمشید، در ارتفاع پایینتری قرار دارد. پرفسور هرتسفلد که در سال ۱۹۳۱ بخشی از این کاخ را خاکبرداری و تجدید بنا کرد، حدس میزند که کاخ ملکه در واقع حرمسرای خشایار شاه بوده باشد چرا که دیوارهای ضخیم و تنها یک در برای ورود و خروج داشته است. گفتنیست امروزه قسمتی از این کاخ به عنوان موزه و اداره مرکزی تاسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار میگیرد.
کاخ سه دری (تالار شورا)
کاخ مرکزی، کاخی با سه دروازه و چند راهرو با ظاهری چهارگوش است که بخشهای مختلف تخت جمشید را به یکدیگر وصل میکند. اگر به نقاشیهای روی دیوارهها و پلکان این کاخ دقت کنید، افرادی را میبینید که به شکلی غیر رسمی به دیدار فرمانروا میروند؛ همین موضوع نیز باعث شده است تا این کاخ با نام تالار شورا یا کاخ شورا نیز شناخته شود.
تالار مرکزی، عمارتی کاملا مربعیشکل با دیوارهایی به طول ۱۵.۵ متر و چهار ستون سنگی است. اگرچه امروزه بسیاری از بخشهای این کاخ تخریب شده، اما شواهد نشان میدهد که پادشاه از دروازه تعبیهشده در ضلع شرقی وارد تالار میشده است.
دروازه شمالی کاخ، ما را به حیاط آپادانا میرساند، در حالی که از دروازه جنوبی میتوان وارد یک حیاط خلوت کوچک و سپس کاخ هدیش شد. توصیه میکنیم هنگام قدم زدن بر روی این پلهها از سنگتراشیهای روی آنها و نگارههایی که حرفهای زیادی از اتفاقات داخل این کاخ داشتهاند، غافل نشوید زیرا اسرار بسیاری در آنها نهفته است.
جالب است بدانید در این کاخ، دو ستون با سر انسان (سر انسان سمبل تفکراست) وجود دارد؛ چیزی که در بقیه جاهای تخت جمشید دیده نمیشود.
کاخ G
یکی دیگر از عمارتهای مهمی که در مجاورت کاخ هدیش قرار گرفته، کاخ G است. اگرچه امروزه بسیاری از بخشهای این کاخ زیبا ویران شده، اما بقایایی از یک بنای بلند که ظاهرا روی سنگ خارای کوه ساخته شده بوده است، احتمالا بیش از هر چیز توجه شما را به خود جلب خواهد کرد.
روی دیوار جنوبی این بنای تاریخی، تصاویری از سربازان و خدمه به چشم میخورد که بهنظر به کاخ داریوش برده شدهاند.
دروازه نیمه تمام
یکی از مهمترین بناهای تخت جمشید، دروازه نیمه تمام است. این دروازه بزرگ از نظر ظاهری شباهت زیادی با دروازه ملل دارد و در بخشهای شرقی و غربی آن میتوان دو اتاق را پیدا کرد که ظاهرا برای استقرار نگهبانان در نظر گرفته شده بودند.
همچنین مطالعات نشان میدهد که معماران قصد داشتند این دروازه را همانند یک گاو بالدار و به عنوان بزرگترین بنای مجموعه بسازند که متاسفانه با حمله اسکندر به مرودشت و ویران کردن تخت جمشید، ساخت آن نیز هیچگاه تمام نشد.
ساختمان خزانه شاهی
دیگر بخش مهم و ارزشمند در این مجموعه ۱۲۵ هزار متری، ساختمان خزانه است که گفته میشود به دستور داریوش کبیر ساخته شده بوده است. خزانه حدود ۱۰۴۰۰ متر مساحت دارد و در آن میتوان دو تالار باشکوه و بزرگ را با ۹۹ و ۱۰۰ ستون در کنار تعدادی اتاق، راهرو و حیاط روباز پیدا کرد.
خشتهای گلی که توسط پروفسور اشمیت در ساختمان خزانه پیدا شده، حاوی اطلاعاتی فوقالعاده ارزشمند در مورد حقوق کارگران و چگونگی پرداخت دستمزد آنها به زبان عیلامی بوده است.
آرامگاه اردشیر دوم و سوم
در کنار ساختمانهای مهم و کاخهای کوچک و بزرگ، آرامگاههای اردشیر دوم و اردشیر سوم نیز بر روی کوه رحمت و رو به تخت جمشید قرار گرفتهاند. برای نما از علامت یک صلیب با چهار شاخه هماندازه استفاده شده است که هرکدام مفهومی جداگانه داشته و با علامتهای مخصوصی معرفی شدهاند.
ستون های تخت جمشید چگونه ساخته شدند؟
فرضیههای عجیبوغریب زیادی درباره ستونهای بنای تخت جمشید ذکر شده که البته نمیتوان اغلب آنها را حتی به نظریه هم تبدیل کرد، زیرا هیچ شاهد منطقی و عقلانی برای آن نیست. این درحالیست که نظریه استفاده از جرثقیلهای چوبی بین تاریخدانها بسیار پذیرفته است. بسیاری از مورخان معتقدند با توجه به اثراتی که روی سنگ و ستونهای تخت جمشید هست آنها را در مناطقی جز تخت جمشید شکل داده و سپس به محوطه آورده اند.
پس از اینکه مثلا ۱۰ قطعه دروازه یا ستون آماده میشود با مهندسی انرژی به کمک جرثقیلهای چوبی و غرغرههای مفرقی قطعات را جابهجا میکردند. هرچه که مشخص است نه غولها در ساخت این بنا دست داشتهاند و نه فرشتهها. تخت جمشید و ستونهایش با فکروفناوری مهندسان آن زمان ساخته و پرداخته شده است. یکی از مهمترین بناهای موجود البته نیمهکاره که به قوت گرفتن نظریه جرثقیلها کمک کرد دروازه نیمه تمام در محوطه تخت جمشید است.
آبروهای زیرزمینی
یکی دیگر از شگفتیهای تخت جمشید به وجود آبروهای زیرزمینی مربوط میشود؛ مجاری مخصوصی که در قالب یک شبکه فاضلاب در زیر بناهای مختلف طراحی شده بوده است تا با هدایت سریع و آسان آب باران از خیابانها و حیاطهای مجموعه، آسیبی به ساختمانهای اصلی نرسد.
ظاهرا محل تجمیع این آبها در دامنه کوه رحمت و خندقهایی بوده که به منظور ذخیره آب و استفاده از آن در هنگام نیاز و همچنین مقاصد دفاعی استفاده میشده است. ساخت این شبکه فاضلاب، اوج توانمندی و ظرافت هنر معماران ایرانی در هزاران سال قبل را به تصویر میکشد.
موزه تخت جمشید
کاخ ملکه که در واقع همان حرمسرای خشایارشا بوده است، امروزه به موزهای بسیار زیبا تبدیل شده که در آن میتوان بسیاری از کتبیهها، گلنبشتهها و سایر آثار تاریخی به دست آمده از تحقیق در این منطقه را مشاهده کرد.
اینجا در حقیقت از قدیمیترین بناهایی در ایران است که به یک موزه تبدیل شده و آثار به نمایش گذاشته در آن میتواند حسابی شما را سرگرم کند. مهرههای دوران هخامنشی، لوحهایی با خط میخی، پردههای سوخته تخت جمشید و سنگنبشتههای خشایارشا که به کتبیه خشایارشا معروف هستند، برخی از ارزشمندترین آثاری هستند که در موزه تخت جمشید میتوان آنها را پیدا کرد.
بازسازی تخت جمشید
طی سالهای گذشته، افراد بسیاری نسبت به بازسازی تخت جمشید اقدام کردند تا این میراث ملی و جهانی حفظ شود. نخستین تلاش در همان سالهای اولیه صورت گرفت و برخی پادشاهان با تعمیر بنای بعضی کاخها تلاش کردند از تخریب آنها جلوگیری کنند.
در صده اخیر، یک گروه شرقشناس آمریکایی از شیکاگو در سال ۱۳۰۹ اقدام به مرمت این بنای تاریخی کردند و حین خاکبرداری موفق شدند کتبیه خشایارشا را پیدا کنند؛ کتبیهای که نشان میداد آن عمارت در واقع کاخ ملکه بوده است.
پس از آن، باستانشناسی آلمانی به نام اریک اشمیت در سال ۱۳۱۴ به خاکبرداری از ساختمان خزانه و کاخ صدستون پرداخت. وی در جریان فعالیتهای خود، استحکام پایه ستونهای کاخ آپادانا، کتبیه بارعام و بخشی از دیوارههای خشتی کاخها را مرمت کرد. فعالیت اریک اشمیت در شیراز تا سال ۱۳۱۹ ادامه پیدا کرد و او موفق شد آثار تاریخی ارزشمندی را در بقایای تخت جمشید کشف کند.
تصاویر قدیمی تخت جمشید:
عکسهای قدیمی تخت جمشید- ارنسد هرتزفلد در کنار کتیبه خشایارشاه
عکسهای قدیمی تخت جمشید سال ۱۲۷۹
عکس های قدیمی تخت جمشید سال ۱۳۰۸
عکسهای قدیمی تخت جمشید سال ۱۲۷۹
تخت جمشید-ارنسد هرتزفلد در کنار کتیبه خشایارشاه
قدیمی ترین عکس ها تخت جمشید سال ۱۳۱۲
عکسهای قدیمی تخت جمشید سال ۱۲۹۰
عکس های قدیمی تخت جمشید سال ۱۳۱۲
عکس های قدیمی تخت جمشید سال ۱۲۷۸
عکس های قدیمی تخت جمشید سال ۱۳۰۸