صفحه اصلی   |   www.marvdashtnama.ir   |   

 

آخرین اخبار

  • گزارش تصویری: به مناسبت روز کارگز
  • گزارش تصویری: مسابقات وزنه برداری قهرمانی استان فارس در بخش بانوان
  • گزارش تصویری: مسابقات وزنه برداری قهرمانی استان فارس
  • گزارش تصویری: جلسه شورای اداری شهرستان مرودشت
  • کاهش هفتاد و دو درصدی ابتلا به سالک در سال گذشته
  • ۲ قلاده گربه جنگلی در مرودشت زنده‌گیری شدند
  • مدال برنز مسابقات انتخابی تیم ملی کاراته بانوان کشور به ورزشکار دختر مرودشتی رسید
  • سند مالکیت تخت جمشید رونمایی شد
  • با کسب ۹ نشان طلا،نقره و برنز آینده سازان کشتی مرودشت بر سکوی دوم فارس ایستادند
  • عملیات وعده صادق ضربه کاری به رژیم غاصب کودک کش بود
  • آدم ربایی نافرجام باحضور به موقع کارآگاهان پلیس فارس
  • آغاز کشت چغندر قند بهاره در شهرستان مرودشت
  • دیدار صمیمی مدیران با مردم، در مسجد الزهرا (س) مرودشت
  • رها سازی آب سد درودزن به منظور حمایت از تولید و کشاورزان مرودشت
  • حجاب وعفاف در جامعه باید نهادینه شود
  • چهار وزنه‌بردار فارسی در لیست جدید تیم ملی بزرگسالان ایران
  • پیام تبریک مدیر آموزش و پرورش مرودشت به مناسبت عید سعید فطر
  • قدرت نمایی و تيراندازي با سلاح در روز 13 فروردين//دستگیری متهمین در مرودشت
  • بلاگرها از کدام خدا سخن می‌گویند؟
  • وقتی به بوی تعفن تورم عادت کرده ایم!
  • روز قدس تحقق نابودی اسرائیل و روز حیات اسلام است
  • گزارش تصویری: راهپیمایی روز قدس در مرودشت
  • تماشا کنید: ماجرای یک سرقت بزرگ / گوزن زرد ایرانی چگونه اسرائیلی شد؟
  • تخت جمشید با بیش از 290 هزار بازدید در رتبه دوم توجه گردشگران
  • ثبت بیش از ۱۷ هزار نفر روز مسافر در مدارس مرودشت
  • عکاسی حیرت انگیز یک خلبان
  • تفرجگاه تنگ بستانک(بهشت گمشده) کامفیروز شهرستان مرودشت به میراث فرهنگی فارس واگذار شد
  • اول، بساط دلالی باید جمع شود
  • وابستگی مجامع بین المللی به غرب دلیل سکوت در برابر جنایات رژیم غاصب می باشد
  • دادستان شهرستان مرودشت از برخورد جدی و قانونی با پدیده گران‌فروشی و کم فروشی در اماکن تحت پوشش میراث فرهنگی مرودشت خبر داد.
  •  

     


    اندر حکایت جوگیر شدن ما در نوشتن به سبک میکرو و مابقی قضایا…

    نويسنده - خبرنگار: علی کشاورزی

    2957
    :كد
    يك شنبه 26 بهمن 1393

    شما تصور بفرمایید این جناب که جو گیر خدایی است، حالا با این تعریف ها و تمجیدها انگار نود و چهار هزار میلیارد تومان* پول دیده باشد، پس این شد که شما می بینید.



    در شماره های پیشین که چند میکرو داستان نوشتاندیم، از اظهار لطف خوانندگان گرام، چنین بر می آید که این رویه ی نوشتاری به مذاق دوستان خوش افتاده و زبانن و تلفنن و ایمیلن و فیس بوکن و اینستاگرامن و وایبرن و واتس آپن و یو توبن و حضورن و غیابن و با توسل به سایر طرق، قلبن از خودشون تشکر و قدردانی در وکرده اند.
    شما تصور بفرمایید این جناب که جو گیر خدایی است، حالا با این تعریف ها و تمجیدها انگار نود و چهار هزار میلیارد تومان* پول دیده باشد، پس این شد که شما می بینید.

     
    *****
    نگاهم کرد و خندید، من نیز خندیدم، پشت درخت سیب قایم شد، اما نمی دانستم چرا؟ سال ها گذشت، من لبخند زدم، او اخم کرد و در سایه ی شوهرش پنهان شد و من باز ندانستم چرا؟
    ****

     گاه یادی می وزد و خاطرات فراموش شده را زنده می سازد. آن گاه است که می فهمیم در گذر عمر چه چیزها که گم نکرده ایم.
    ****
    نیک که بنگری، چندان عجیب نیست که علی در همه ی سرزمین حکومت اسلامی، در میان این همه عابد و زاهد و شب زنده دار و حافظ قرآن، یک تن را نیافت تا راز دل به او گوید چندان که چاه های نخلستان اطراف کوفه تنها محرمش بودند.
    ****
    چه خوب می شد، اگر همه ی مردم همان می شدند که سیاست مداران می خواهند. وای خدای من، چه اصطبل آرامی!!!
    ****
    شبلی که گریست از این نکته که چرا انسانی برای کمی حلوا، سگِ همچون خودی شده است. خوب است که در این زمانه نمی زید زیرا که تمامت عمر خون گریستن هم، کفایت آنچه را طی یک روز می دید، نمی کرد.
    ****
    هر روز که خورشید بر می آید، شاید نمی داند که چشم هایی که دیروز او را به نظاره نشسته بودند، از دیشب، برای همیشه بسته شده اند.
    ****
    گل های گلخانه ای + میوه های گلخانه ای + اتمسفر گلخانه ای = انسان های گلخانه ای + تفکرات گلخانه ای
    ****
    کودک با چهره ای اهورایی در آغوش مادر خفته بود، چشم های مادر اما، نگاه های اهرمنی رهگذران را در آغوش می کشید، به این می اندیشیدم که فاصله ی اهورا و اهرمن چه کوتاه است.
    ****
    روح شهید جنگ، سخت می گریست، از خدا می خواست که دیگر هرگز او را به دنیای زندگان نفرستد، می گفت: «این دنیایی نیست که ما برای ساختنش ، کشته شدیم.»
    ****
     مرد روی کاغذی نوشت: «روزگاری می گفتند که در این سرزمین، تولید کننده ی صادق یا عاشق است یا دیوانه، اما من امروز می گویم نه عاشق است نه دیوانه، بلکه احمقی است به معنای واقعی» بعد از پنجره ی طبقه ی دهم بیرون پرید، باد طومار صورتحساب ها و چک های پاس نشده اش را در هم پیچید.
    ****
    نامه های رسیده درون کارتابل مشکی است، سریع آن ها را می خواند، پاراف می کند: «مدیر مالی جهت ارایه ی گزارش، مدیر اداری جهت اطلاع، مدیر بازرگانی جهت بررسی، مدیر کامپیوتر جهت بازدید، مدیر حمل ونقل جهت اقدام.»
    نامه های ارسالی درون کارتابل زرد است، زیرِ نامه هایی که مدیران زیردست تهیه کرده اند، امضا می کند تا منشی آن ها را به دبیرخانه برده و به مبادی ذیربط ارسال کند. چنین مدیریت کنند بزرگان!!
    ******
    دوش در خواب، مهمان طالبان افغانستان بودم، نی را ازکمر خرد کرده بودند، چنگ و تار را گیسو بریده بودند، سنتور را نفی بلد ساخته بودند، از قانون خبری نبود، ارغنون و طنبور را به دنیای مردگان فرستاده بودند، جام ها را شکسته و سبو را ریخته بودند، شمع را کشته و تنها بر مزار مردگان می افروختند، بلبلان را به قفس افکنده بودند، نقل و نبات را قدغن کرده و مطرب را نای بریده بودند.
    دود و افیون اما، رها و سبکبار، چون اهریمن، سایه می گسترد.
    *****
     
    کابل، یکی از این روزها:
    زانوان جوانک زیرِ بارِ آن چه بر خود بسته بود، می لرزید، از گرمای آن چه بر خود پوشیده بود، داشت خفه می شد، به انبوه مردمان بازار نزدیک شد، خود را برای در آغوش گرفتن حوریان بهشتی آماده می کرد، ملایش به او گفته بود که:«کلید بهشت، چاشنی انفجار بمبی است که به خود بسته ای.»
    صدایی مهیب در شهر پیچید، بدن های خونین بر زمین افتادند، انتظار دربان دوزخ برای دیدن جوان به پایان رسید.
    *****

     
    عراق- به فتوای ملا ابوبکر:
    این ایزدی است و کافر است
    این یهودی است و کافر است
    این مسیحی است و کافر است
    این شیعه است و کافر است
    این سنی است و چون با ما نیست، کافر است
    ابتدا وضو ساختند و قربت الی اله، سر همگی را با یک کارد بریدند و از این توفیق جهاد که یافته بودند، سجده ی شکر به جا آوردند.
    و من حیرانم که در هزاره ی سوم، در جغرافیای خاور میانه،این دایناسورهای عصر جاهلیت چه گونه پدید می آیند و رشد و نمو می کنند؟
    ****

     
    دین، عامل رهایی روح، از درد و رنج است. آن ها که درد و رنج به نام دین، به خورد مردم می دهند، دیندار نیستند. شکوفایی تمدن اسلامی در علم و ادبیات و هنر، نمی تواند زاییده ی درد و رنج باشد. دیوان شمس مولوی بهترین شاهد من است.
    ****

     
    هر انسانی در طول زندگیش، خواه نا خواه، روزی باید، هم چون حر، تصمیم بگیرد. زیرا که روح عاشورا، برای همیشه، در ذهن زمان جاری است.
    ———————
    پانوشت:
    *: با دیدن این رقم، اگر یاد اختلاس شرکت پدیده ی شاندیز افتادی، به اجاقت قسم، اشکال از ذهن بــیمار خودت است.
    alikeshavarzi@yahoo.com


    منبع:هفته نامه مرودشت



    نظرات بینندگان
    ارسال نظرات
    نام
    ایمیل
    نظر*  
    کد امنیتی جمع 4 با 4
     

      - نظراتی که به پیشرفت و تعمیق بحث کمک می کنند در مدت کوتاهی پس از دریافت به نظر دیگر بینندگان می رسد.
    - نظرات حاوی الفاظ سبک یا هرگونه توهین، افترا، کنایه یا تحقیر نسبت به دیگران منعکس نمی ‏شوند.

     

     

     

     
     
    +تبلیعات در سایت مرودشت آنلاین با تعرفه های استثنائی - 09394084008
     
    1892
     
       
      logo-samandehi

    صفحه اصلی

    مدیریت سایت

    ارتباط با ما

    خبرنامه

    ایمیل

    آرشیو

    جستجو

    پیوند ها

    سفارش تبلیغات

    RSS

     

    بهترین نمایش در 768*1024     |    تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مرودشت آنلاین می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.    |    طراحی و تولید: H. Mokhtari